سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابهلای اخبار و مطالب رسانههای کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیلها و پیشینههایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم میگذاریم. در سال ۹۸ هم همانند سالهای قبل، ساعت ۷:۳۰ هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.
***
موزه بتن در اراک، موزه سیمان در تهران!
«پیروز حناچی» شهردار تهران به تازگی خبر جدیدی را درباره یک طرح تازه در شهرداری تهران مطرح کرد.
به گزارش خبرگزاری دولتی ایرنا، حناچی در یک مراسم در شهر تهران اعلام کرده است:
«در آخرین روزهای سال گذشته بنا به درخواستی که شهرداری تهران در دولت مطرح کرد، کارخانه سیمان ری به مدت ۳۰ سال دراختیار شهرداری قرار گرفت تا به موزه سیمانو فضای گردشگری تبدیل شود .»[۱]
*از باب کنایه باید گفت که شهرداری اصلاح طلبان تهران بهتر است به مقولاتی مثل ضعف در آذین بندی پایتخت در ایام ۲۲ بهمن، نبود کافی اِلِمان های مذهبی، ملی و میهنی در اماکن عمومی و تعمیر پله برقیهای خراب برخی متروها و آرایش نوروزی در خور شأن پایتخت بپردازد زیرا به نظر میرسد مادام که این ضعفهای عمده و دون شأن بلدیه پایتخت وجود دارد طرح نخبگانی «موزه سیمان»! اولویت چندانی ندارد.
ضمن اینکه شورای شهر و شهرداری فعلاً با چالشهایی مثل محکوم شدن یک عضو این شورا به دلیل دروغگویی علیه شهردار سابق، استفاده شخصی از بیت المال توسط یک عضو دیگر و زمزمه برای افزایش قیمت بلیط مترو به ۱۰ هزار تومان هستند و مشخص نیست در این گیر و دار طرح نخبگانی تشکیل موزه سیمان با چه واکنشی از سوی افکار عمومی مواجه خواهد شد...
از طرف دیگر لازم به اشاره است که مردم و افکار عمومی ایران فعلاً مشغول بازدید از «موزه بتن در قلب رآکتور هستهای اراک» و دستاوردهای دولت اصلاح طلبان در این زمینه هستند و مادام که این بازدید تمام نشده نیازی به تماشای موزه سیمان در بین مردم احساس نمیشود!
***
اخم جاماندگان سیل گلستان و محور مقاومت به سپاه
«علی خرّم»، فعال اصلاح طلب و از دیپلماتهای سابق نزدیک به دولت در بخشی از مصاحبه خود با ویژه نامه نوروزی نسیم بیداری در پاسخ به این سوال که «شما اصرار به هزینه ساز بودن موازی کاری دارید. این سوال به وجود میآید که اصرار به تداوم موازی کاری چه دلیل یا دلیلهایی میتواند داشته باشد؟» گفته است:
به این دلیل است که مثلاً فلان ارگان اینطور میگوید که در قضیه عراق بهتر از سایرین میتواند به مدیریت امور اقدام کند. به همین دلیل سفرای کشور در برخی از کشورها با تصمیم برخی از نهادهای فرادولتی تعیین میشوند. در شرایطی که مرّ قانون، گزینش سفرا را به عهده وزارت خارجه گذاشته است. البته فضای جنگی به عنوان توجیهی برای این روند غلط طرح میشود که ناگفته پیداست، توجیهی نابجاست.
او در بخش دیگری از این مصاحبه نیز تأکید میکند: متأسفم که در پایان صحبتهایم اذعان کنم که دخالتهای بی جا در دیپلماسی همچنان ادامه خواهد داشت.
*اشاره صریح خرّم در این زمینه به سپاه پاسداران و انتصاب سردار مسجدی در کسوت سفیر ایران در کشور عراق است.
کنایهای که پیش از این و در یادداشتی دیگر از سوی سعید حجاریان نیز مطرح شده بود.
حجاریان در این باره نوشته است: «مشهور است که میگویند جنگها هنگامی آغاز میشوند که سیاست (یا دیپلماسی) به پایان رسیده باشد. بر این مبنا، باید امور ظریفی چون دیپلماسی را به اهلاش سپرد. زیرا نمیتوان با پوشیدن کت و شلوار بهجای یونیفورم نقشها را تغییر داد .»[۲]
این اظهارات و کنایهها اما در حالی است که نظام اسلامی و مردم ایران مسئولیتی در قبال کسانی که معتقد به راهبردهای کلان نظام اسلامی نیستند، ندارند و ملزم به رعایت خطوط قرمز آنها نیستند!
به دیگر سخن اینکه افرادی که معتقد بودند یگانه راه نجات سوریه «مذاکره» است، حزب الله باید از سوریه خارج شود [۳] و آمریکا با یک بمب میتواند تمام زیر ساختهای ما را از بین ببرد؛ طبیعیست که در منصههای حساسی که پای جنگ و نبرد در میان باشد راه به جایی نخواهند برد.
مسئله دیگر نیز این است که آیا وزارت خارجه و اصلاح طلبان، قائل به نظر کارشناسی هستند یا نه؟! و آیا این مسئله بدیهی نیست که فرماندهان نظامی کشور درباره اراضی همسایه که دچار جنگ هستند نظری صائب تر از آقایان وزارت خارجه دارند...
همچنین مشخص نیست که آقایان حجاریان و خرّم چه نظری درباره دستاوردهای بزرگ سفر اخیر رئیس جمهور روحانی به کشور عراق دارند؟!
رئیس جمهوری که مشاورش میگوید از تروریستها انتقام نمیگیریم و خودش هم معتقد است که باید از عاشورا و کربلا «درس مذاکره» گرفت اما پس از مقاومت چند ساله و فدا شدن صدها شهید؛ پا به ارض عراق میگذارد و از ثمره خون مجاهدان مقاومت استفاده میکند.
آیا بدیهی نیست که اگر جمهوری اسلامی ایران سیاست مد نظر روحانی و ظریف و اصلاح طلبان را در قبال عراق پی گرفته بود؛ امروز روحانی هم مثل ترامپ مجبور میشد با چراغ خاموش به عراق سفر کند؟!
لازم به اشاره است که غیر از صحبتهای خرّم درباره سپاه پاسداران؛ رئیس جمهور روحانی هم به تازگی کنایههایی را به عملکرد سپاه در قبال سیل در استان گلستان مطرح کرده بود.
***
آیا ناکارآمدیهای اصلاح طلبان و دولت اصلاح طلبان عامدانه است؟!
«زهرا نژادبهرام»، عضو شورای شهر تهران در بخشی از مصاحبه با سالنامه نوروزی اعتماد اظهار کرده است:
تصویری که دارد از دولت و از کل حاکمیت به نمایش گذاشته میشود تصویر چندان مطلوبی نیست؛ تأکید میکنم چندان مطلوب نیست و احساس میشود کم کاری وجود داشته یا حداقل اگر هم کارهایی صورت گرفته به دلیل عدم اطلاع رسانی متناسب و کم توجهی به شیوههای اطلاع رسانی بیشتر مخدوش یا مغلوب شده است. یعنی اگر تصویری هم ارایه شده، تصویر مخدوش یا مغلوب شده است و با توجه به فشار اقتصادی به دلایل متعددی از جمله تحریمها بر کشور حاکم شده به نظر میرسد که میزان مشارکت در انتخابات نسبت به دوره قبل، سال ۹۲ یا سال ۹۶ خیلی کمرنگ باشد.
او اما در بخش دیگری از همین مصاحبه میگوید:
تمام تلاش جناحهای مخالف اصلاح طلبان بر این است که میزان مشارکت کاهش یابد که این از نظر منافع ملی اشتباه استراتژیکی است که تمام تلاش مبنی بر این است که ابر و باد و مه و خورشید و فلک در کارند که میزان مشارکت کاهش یابد که این بر خلاف نیازهای جامعه است.
*خوانش این صحبتها به وضوح نشان میدهد که فعالان اصلاح طلب از یکسو سعی بر القای نظرات خود مبنی بر کاهش مشارکت در انتخابات آینده دارند و از سوی دیگر عنوان میکنند که کاهش مشارکت کار رقبای اصلاح طلبان است!
قضیه وقتی جالبتر میشود که بدانیم مشکل اصلی کشور ما در حال حاضر، ناکارآمدی اصلاح طلبان و دولت متبوع آنان است.
ناکارآمدیهای که یک روز منجر به حضور شهردار اصلاح طلب تهران در مجلس رقص دختران نوجوان میشود، یک روز استاندار یک استان سیل زده را به خارج از کشور میفرستد و روز دیگر با عدم نظارت بر قیمتها به تماشای ۲ برابر شدن قیمت گوشت و گرانی لجام گسیخته مینشیند.
اپیزود جالبتر این تراژدی نیز اینست که افرادی این روزها دم از کاهش مشارکت مردم در انتخابات آینده میزند که سابق رفتار دشمنانه تحریم انتخابات را نیز دارد و رسماً مرتکب تحریم انتخابات مجلس نهم در سال ۹۰ شده است.
این تناقضها از یکسو و اصرار اصلاح طلبان (بعنوان مسببان وضع موجود) بر سیاه بودن اوضاع و مثلاً کاهش مشارکت مردم در انتخابات! برخی را به این نتیجه رسانده است که برخی از کم کاریها و ناکارآمدیهای ابلهانه فعلی عامدانه است و میرود تا نقش هیزم را برای آتش «فتنه اقتصادی» ایفا کند.
***